وقت پرواز آسمان شده بود

گوئیا آخر جهان شده بود

 

کعبه می رفت در دل محراب

لحظه ی گریه ی اذان شده بود

 

کوفه لبریز از مصیبت بود

باد در کوچه نوحه خوان شده بود

 

شور افتاد در دل زینب (س)

پی بابا دلش روان شده بود

 

در و دیوار التماسش کرد

در و دیوار مهربان شده بود

 

شوق دیدار حضرت زهرا

در نگاه علی عیان شده بود

 

خار در چشم و تیغ بین گلو

زخم، مهمان استخوان شده بود

 

سایه ای شوم درپشت هر دیوار

در کمین علی نهان شده بود

 

ناگهان آسمان ترک برداشت

فرق خورشید خون فشان شده بود

 

در نجف سینه بی قرار از عشق

گفت "لا یمکن الفرار" از عشق

 

"سید حمیدرضا برقعی"



نظرات شما عزیزان:

زهراهدایتی
ساعت13:23---6 تير 1395
مطالب زیبایی دارید وبلاگتون هم قشنگه
پاسخ:سلام ممنون.


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:








دسته بندی : عکس ,  امام علی ,  دلنوشته ,  تصویری ,  شب قدر ,   , 
برچسب ها :